فرزندم ... هرگاه قدرت، تو را به ظلم بر زیردستت فرا خواند، قدرت خدا را بر خودت به یادآور.
یا بُنَىَّ ... اِذا دَعَتْكَ القُدْرَةُ عَلى ظُلْمِ مَنْ هُوَ دونَكَ فَاذْكُرْ قُدْرَةَ اللّهِ عَلَیْكَ
فغان و ناله بعرش ملائک اندازد
ز تیر آن یتیمان مگر نمی ترسی
ز سوز سینه پیری که ناوک اندازد
حذر همی کن از آن ناله سحرگاهی
که گر بکوه زند روزنی در او سازد
بوقت نیم شبی گر بگوید او الله
هزار همچو تو از خانمان براندازد
هزار جوشن پولاد اگر بپوشی تو
ز آن گرم فقیری چو موم بگدازد
توجه: استفاده از تصویر برای سایتها و وبلاگها بدون انجام تغییر آزاد است؛ کپی برداری از متن با ذکر نام و درج لینک بلامانع میباشد. برای تبادل لینک بعد از برقرای لینک تارنمای ما؛اطلاع دهند تا بررسی شود.
- برچسب ها: ظلم، خدا، جزا، لرز، غضب الهی، ظالم، امام باقر،
- لینکهای مرتبط: غربت قرآن در ممالک اسلام ، ظلم بمردم موجب خروج از ولایت اهل بیت (ع) میشود ! ،
-
وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ جَمِیعاً یا مَعْشَرَ الْجِنِّ الایة
اشارتست باظهار سیاست و عزت، و خطاب هیبت با اهل شقاوت، در آن روز رستاخیز و روز عظمت،
روزى كه آتش نومیدى در خرمنهاى خلایق زنند، و اعمال و احوال ایشان بباد بى نیازى بر دهند كه:
« وَ قَدِمْنا إِلى ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً ».
ظالمان و ستمكاران خیمه اندوه و ندامت بزنند كه:
« وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى یَدَیْهِ ».
گردن همه جباران و متمردان فرو شكنند، و آن عملهاى خبیث همچون غلّى سازند، و بر گردن هاشان نهند:
إِنَّا جَعَلْنا فِی أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا،
و آن عوانان ناپاك و ظالمان بىرحمت را بیارند، و در سراپرده آتشین بدارند:
إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِینَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها.
توجه: استفاده از تصویر برای سایتها و وبلاگها بدون انجام تغییر آزاد است؛ کپی برداری از متن با ذکر نام و درج لینک بلامانع میباشد. برای تبادل لینک بعد از برقرای لینک تارنمای ما؛اطلاع دهند تا بررسی شود.
- برچسب ها: الله، قیامت، جزا، پاداش، مومن، وعده حق، سوره انعام،
- لینکهای مرتبط: تفسیر سوره انعام 30 (254) ، مباحث قرآنی رمضان (11) ،
-

اگر جدت كار سازى از او مى شود، یا شرّ مرا از سر تو دفع كند یا كار سازى تو را بكند !
و از آن سید ضامنى گرفته گفت :
هرگاه فردا اول طلوع آفتاب وجه را ندهى نجاست به حلق تو خواهم ریخت بگو به جدت هر كارى مى تواند بكند!!
چون شب شد آن مرد ظالم به بام خانه رفت كه بخوابد. به جهت بول كردن بر لب بام رفته در تاریكى پا بر ناودان گذاشت . ناودان بیفتاد و او نیز بیفتاد.
توجه: استفاده از تصویر برای سایتها و وبلاگها بدون انجام تغییر آزاد است؛ کپی برداری از متن با ذکر نام و درج لینک بلامانع میباشد. برای تبادل لینک بعد از برقرای لینک تارنمای ما؛اطلاع دهند تا بررسی شود.
- برچسب ها: مکافات عمل، تهدید، سزا، جزا،
- لینکهای مرتبط: مکافات عمل ( عیب جویی از لباس مردم ) ، مکافات عمل (کیفر حاکم سامرا) ،
-

آقا ! خانم عزیز ! دل ؛ نیت در آستان خدای حكیم و علیم و داور و جبار جایگاهی بس گرانسنگ دارد. دل بد مكن . دل تهی از خشم و كینه به اهل و عیال خداوند نما!
خلق الله عیال الله اند! خدا هم در حفاظت از آنها بسی تواناست بیش از حد تصور غیرتمند است , پس خداوند را به آزمون غیرت دعوت نكنیم تا نسوزیم!
دل خلق الله را به ظلم بدرد نیاورید میسوزاندتان ؛ می شكندتان ؛ دلی را بیهوده گزند مرسان ؛ دل خانه دادار قهار است!
عزیز من ! لااقل بر خطاهای كرده ؛ در درون نادم باش و خوش نباش از اینكه فلان گناه را كردی ! این حدااقل وجهه آدمیت است . یك روزنه ایست برای امكان عنایت و لطف حضرت حق تا انا..... هر كه را خواهد ببخشد و..... راستی تاریخ آخرین گناهت ( زمانش را بیاد داری ) مینویسی ؟ اراده ای بر عدم تکرارش داری ؟ یا نه اصلا مغزت در این حوزه ها نمی چرخد؟!!
توجه: استفاده از تصویر برای سایتها و وبلاگها بدون انجام تغییر آزاد است؛ کپی برداری از متن با ذکر نام و درج لینک بلامانع میباشد. برای تبادل لینک بعد از برقرای لینک تارنمای ما؛اطلاع دهند تا بررسی شود.
- برچسب ها: گناه، جزا، مزد، پاداش، انعکاس عمل، الله، هدایت،
- لینکهای مرتبط: دلمشغولیهای اسحار و زیبایی ، خفت نکبت ، اسرار داشتن دلی که از رازها آگاه خواهد شد...( قسمت اول , انفاق) ، پیش پای پند پدر پارسا ( پست پیشین - قسمت اول - ) ،
-

زمان تشرف به كربلا براى زیارتى ، یك دسته زنان اهل یزد به زیارت مى رفتند، و یك خانم مجلله محترمه با نوكر به زیارت مى رفت . این خانم بر الاغ بندرى داراى پالان قجرى و تنبلى (سوار) بود.
اتفاق افتاد و یكى از زنان یزدى دست الاغش در سوراخى رفت . آن زن از الاغ افتاد. خانم مجلله خندید. الاغ خانم دستش در سوراخى (و) آن زن از الاغ افتاد. پاى خانم در ركاب ماند. الاغ جو خورده مست راه بیابان را گرفت به دویدن (و) خانم را بر زمین مى كشید. به زحمت فوق العاده الاغ را گرفتند. خانم بعد از برهنگى بدن و خلاصى از این ورطه گفت :
توجه: استفاده از تصویر برای سایتها و وبلاگها بدون انجام تغییر آزاد است؛ کپی برداری از متن با ذکر نام و درج لینک بلامانع میباشد. برای تبادل لینک بعد از برقرای لینک تارنمای ما؛اطلاع دهند تا بررسی شود.
- برچسب ها: مکافات عمل، تمسخر، یزدی، عکس العمل عمل، جزا، سزا،
- لینکهای مرتبط: مکافات عمل (یهودیه و ظلم بخود) ، دل حرم خداست ... ، مکافات عمل (سزای دختر ناسپاس) ، مکافات عمل (کیفر مامور حکومت) ، مکافات عمل (جزای راهنمایی بد) ،
-
سبب قتل آن جناب - چنانچه از بعضى از مشایخ شنیدم و به خط بعضى دیدم - این بود كه دو نفر به خدمت او به مرافعه آمدند. پس براى یكى از ایشان حكم كرد. پس محكوم علیه غضبناك گردید و به سوى قاضى ( شرح لمعه ) بود و هر روز یك كراس مى نوشت (كه یك جز و باشد).
پس قاضى صیدا به سوى (چ ) كس فرستاد كه او را بیاورند. و شهید در آن ایام به مكه براى حج بیت الله رفته بود؛ با اینكه سابقا به دفعات متعدده حج بجا آورده بود (و مقصودش آن بود كه مخفى باشد و كسى از احوال او آگاهى نداشته باشد). و در اثناء راه در میان محملى نشست و روى آن محمل را پوشانید. پس آن شخص كه به طلب او رفته بود، در (جبع ) او را نیافت و اهل آنجا گفتند كه : مدتى است كه سفر كرده است .
پس قاضى صیدا به طلب او كسى را فرستاد كه او را زنده بیاورد و با علما مجادله كند تا مطلع بر مذهب او شویم تا آنچه مذهب ما اقتضا دارد بدان نحو عمل كنیم .
آن شخص آمد و از او استفسار نمود. گفتند: او به مكه رفته است . پس در طلب او روان شد و در اثناء راه مكه به او رسید. آن جناب فرمود: با من باش تا حج بجاى آوریم . از آن پس هر چه مى خواهى بكن . آن شخص راضى شد. پس چون از حج فراغت یافت ، او را به روم بردند. پس چون به بلاد روم رسید، شخصى آمد و از آن شخص كه به همراه شهید بود سوال كرد كه : این چه كسى است با توست ؟
توجه: استفاده از تصویر برای سایتها و وبلاگها بدون انجام تغییر آزاد است؛ کپی برداری از متن با ذکر نام و درج لینک بلامانع میباشد. برای تبادل لینک بعد از برقرای لینک تارنمای ما؛اطلاع دهند تا بررسی شود.
- برچسب ها: شهید ثانی، مکافات عمل، قاتل، جزا، سزا،
- لینکهای مرتبط: مکافات عمل (ظلم عاقبت ندارد) ، مکافات عمل (سزای سریع آزار زائر) ، شب و راز شب و شب پیمایی ( و خاطراتی از دوران نوجوانی ) ،
-
روزى به استهزا و سخریه كلاه فقیرى را از سرش برداشته بر زمین زد. فقیر به حاكم به احضار ندیم نمود؛ در حالتى كه آن مرد فقیر ملتزم حضور و منتظر داد خواهى بود.
حاكم به آن ندیم گفت : چگونه كلاه این مرد را بر زمین زدى ؟
آن ندیم براى خوش طبعى و خندانیدن حاكم و حاضران دوباره در حضور آنها كلاه آن فقیر را سرش برداشت و سخت تر از دفعه اول بر زمین زد.
توجه: استفاده از تصویر برای سایتها و وبلاگها بدون انجام تغییر آزاد است؛ کپی برداری از متن با ذکر نام و درج لینک بلامانع میباشد. برای تبادل لینک بعد از برقرای لینک تارنمای ما؛اطلاع دهند تا بررسی شود.
- برچسب ها: مکافات عمل، حاکم، محکوم، سزا، جزا،
- لینکهای مرتبط: مکافات عمل (سزاى آزار یك زن) ، مکافات عمل (جزای زمخشرى سنّی) ، شب و راز شب و شب پیمایی ( و خاطراتی از دوران نوجوانی ) ،
-
روزى آن زن به آن مرد گفت كه آیا مى دانى و آیا ملتفت شده اى كه عفت من چقدر زیاد است ؟!
آن مرد گفت : بلى ، این قدر غرّه به خودت مشو؛ كه عفت و صلاح تو از جانب من است . چه آنكه من خودم چون عفیف و صالح هستم تو هم عفیفه و صالحه مى باشى .
زن گفت كه : چنین نیست كه تو مى گویى ؛ زنها اگر بخواهند بى عفتى كنند مردها جلوگیرى از آنها نمى توانند كرد.
پس آن مرد گفت : بسم الله ! من تو را مرخص نمودم ؛ از خانه بیرون رو و هر كار كه دلت مى خواهد بنما.
توجه: استفاده از تصویر برای سایتها و وبلاگها بدون انجام تغییر آزاد است؛ کپی برداری از متن با ذکر نام و درج لینک بلامانع میباشد. برای تبادل لینک بعد از برقرای لینک تارنمای ما؛اطلاع دهند تا بررسی شود.
- برچسب ها: مکافات عمل، قانون کارما، عکس العمل اعمال، پاداش، جزا،
- لینکهای مرتبط: ارزش قانون ، مکافات عمل (جزای زمخشرى سنّی) ، شب و راز شب و شب پیمایی ( و خاطراتی از دوران نوجوانی ) ،
-
سید على نامى بود كه سابق بر این از جانب وزیر بغداد حاكم سر من راى بود (حقیر او را در سنه 1205 كه مشرف شده بودم دیده بودم ) گفت :
او از زوار عجم وجهى - كه هر سرى یك ریال بود - مى گرفت ، و ایشان را رخصت زیارت و دخول در روضه مى داد. و به جهت امتیاز وجه دادگان و ندادگان مهرى براى ساق پاى داشت . هر كه وجه داده بود مى زد، تا به جهت دفعات دیگر كه داخل روضه مى شوند نشان باشد.
روزى بر در صحن مقدس نشسته بود و سه نفر ملازم او هم ایستاده ، و چوبى بلند در پیش خود نهاده بودند و قافله زوارى از عجم وارد شده بود. پاى هر یك را مهر مى كرد و وجه را مى گرفت . و رخصت دخول مى داد.
جوانى از اخیار عجم آمد، و زن او نیز همراه بود، و از جمله اهل شرف و ناموس و حیا و جمال بود. آن جوان دو ریال داد. سید على ساق پاى آن جوان را مهر كرد و گفت : آن زن نیز بیاید تا ساق پاى او را نیز مهر كنم .
آن جوان گفت : هر دفعه این زن مى آید و یك ریال نمى دهد، مى گذرد، این فضیحت ضرور نیست .
توجه: استفاده از تصویر برای سایتها و وبلاگها بدون انجام تغییر آزاد است؛ کپی برداری از متن با ذکر نام و درج لینک بلامانع میباشد. برای تبادل لینک بعد از برقرای لینک تارنمای ما؛اطلاع دهند تا بررسی شود.
- برچسب ها: سر من راى، سیدعلی، سامرا، عجم، مکافات عمل، سزا، جزا،
- لینکهای مرتبط: مکافات عمل ( پاداش ترحم به سگ ) ، مکافات عمل (حكومت پاداش انفاق) ، مکافات عمل (پاداش ایمان کربلایی کریمی) ، دجّـــــال ( 3 ) ،
-
( آنقدر گرم است بازار مکافات عمل گر بدقت بنگری ,هر روز , روز محشر است )

گفته اند و من نیز بتمام وجود معتقدم که هرچی تو کاسه هرکسی گذاشته ای خدا روزی - دیر یا زود - در کاسه تو خواهد گذاشت !پس اگر بد خویش نمیخواهی , بد دیگران نخواه و نکن ! یکی از علامات حلال زاده بودن و بچه پدر خویش بودن آنستکه , مزاحم مردم بی گناه نمیشود و بد آنها را نمیخواهی ورنه ... !
خواهی که زهیچکس بتو بد نرسد بدخواه و بدآموز و بداندیش مباش
توجه: استفاده از تصویر برای سایتها و وبلاگها بدون انجام تغییر آزاد است؛ کپی برداری از متن با ذکر نام و درج لینک بلامانع میباشد. برای تبادل لینک بعد از برقرای لینک تارنمای ما؛اطلاع دهند تا بررسی شود.